محیطزیست: پیوند طرفداران محیط زیست و شرکتهای نفتی
گروههای آمریکایی طرفدار محیط زیست، حفاظت از محیط زیست بینالملل (CI)و دیگر سازمانهای طرفدار محیط زیست، به طور فعال در حال همکاری با شرکتهای نفتی هستند، با این امید که تأثیر فعالیتهای این شرکتها را بر اکوسیستمهای محلی بهبود بخشند. اما ناظران بیم دارند که ارتباط دوستانه این گروهها با دولت آمریکا و شرکتهای نفتی، مسألهای جدی در مورد استقلال آنها پدید آورد و هشدار دادهاند که این ارتباط میتواند کار جنبش عمومی توده مردم و مردم محلی را که قصد دارند حفاریهای جدید نفتی را متوقف کنند، تضعیف کند.آنها همچنین اعتقاد دارند که این ارتباط مشکلاتی جدی برای استقلال ملی در کشورهای جنوب پدید میآورد.جرج فرناندز پورتو زیستشناس پورتوریکویی که در پتن (جنگل استوایی گواتمالا)، کار کرده میگوید، پیوند بین گروههای طرفدار محیط زیست و شرکتهای نفتی، فرزندی عجیبالخلقه بهوجود میآورد و در این میان، شرکتهای نفتی با آخرین توسعههای خود، تنوع زیست محیطی و سیستمهای طبیعی رانابود خواهند کرد.اما بعضی گروههای مثل CI (سازمان حفاظت از طبیعت) این ادعاها را زیر سؤال میبرند. آنها میگویند که این پیمانها، میان آنها و شرکتهای نفتی قدرتی را ایجاد میکند که گروههای طرفدار محیط زیست از جهات دیگر نخواهند داشت. جیم وایس مدیر ارتباطات رسانهای CIدر این باره میگوید، «مشکل است که شرکتهای نفت و گاز را به کار بگیریم و با آنها کار کنیم تا از اثر گذاشتن بر گونههای جانوری در این مناطق اجتناب کنیم؛ یا اثر آن را کاهش بدهیم و بابت آن خسارت بدهیم.» او میافزاید: «اما اگر این شرکتها آزادانه کار کنند، امید کمی خواهد بود تا آنها را تشویق کنیم، اقداماتی در جهت اینکه چگونه عملکرد خود را به طور اساسی تغییر دهند، انجام دهند.»
یک اتحاد نفتیCI و مؤسسه اسمیئونین و اتحاد بینالملل برای حفظ طبیعت، با شرکتهای نفت شل، BP و چورون تکزاکو در «ابتکار انرژی و گونههای جانوری» شریک هستند. EBI (شرکت حفاظت از محیط زیست بینالملل در جنگل لاکاندون مکزیک) خود را به عنوان «یک طرح شراکتی برای تولید ابزار، مدلها و سرمشقهای عملی برای بهبود بخشیدن به عملکردهای زیستمحیطی فعالیتهای انرژی و کاهش ضرر به گونههای جانوری، همچنین افزایش فرصت برای حفاظت از هر جایی که نفت و گاز بهرهبرداری میشود»، معرفی کرد.EBI که توسط انجمن بینالمللی زیستمحیطی صنعت نفت و انجمن بینالمللی محصولات نفت و گاز بنا نهاده شده است، بهطور نزدیک با کار گروه گونههای جانوری همکاری میکند. EBI در اجلاس زمین ژوهانسبورگ، به خاطر توسعه همکاری بادوام، به عنوان یکی از برندگان اجلاس جهانی جوایز تجاری 2002 انتخاب شد.
به خاطر این شرایط، این همکاریها برای برخی طرفداران محیط زیست غیرقابل قبول است، خصوصا وقتی در نظر میگیرند که یکی از شرکتهای مشمول همکاری، «چورون تکزاکو» میباشد که اخیرا به خاطر جرمهای زیستمحیطیاش در اکوادور، در دادگاه بوده است. اویل واچ که یک شبکه بینالمللی طرفدار محیط زیست است، در اکتبر سال 2003 در نامهای سرگشاده گفت: EBI«آثار مخرب بیشماری بر حفاظت گونههای جانوری خواهد داشت، راه را برای معافیتهای زیستمحیطی هموار میکند و تلاشهایی که توسط سازمانهای محلی و ملی صورت گرفته تا این شرکتها را مجبور کنند، مسئولیت کامل آثاری را که قبلاً ایجاد کردهاند بهعهده بگیرند، تضعیف میکند.»
در نامهای که گروههای طرفدار محیط زیست در آن EBI را مخاطب قرار دادهاند، بیان شده است که طرحهایی که به عنوان ابتکار پیشنهاد شده است، قبلاً به طور ناموفق آزمایش شدهاند و نیز قانونگذاری در امر حفاظت از محیط زیست را تضعیف کرده است و همچنین منجر به تجاوز به استقلال کشورهای مشمول شدهاند.
هنگامی که توسط Corpwatch از CI [پایگاه انتشاردهنده این مقاله] درخواست شد تا درباره نامه سرگشاده oilwatch اظهارنظر کند، بیان کرد: «از ابتدا حفاظت از محیط زیست بینالملل این اعتقاد را داشت که به کار گرفتن صنعت یک راه مؤثر برای تنظیم روند در جهت روبهرو شدن با تضعیف سریع گونههای جانوری جهان میباشد. سازمان حفاظت از محیط زیست بینالملل در این خصوص دیدگاهی عملی اتخاذ کرده است. حقیقت واقعی جهانی این است که شرکتها این فرصت و توانایی را که دولتها با درخواستهایشان موافقت میکنند، حفظ خواهند کرد تا در مناطق با گونههای جانوری سطح بالا فعالیت داشته باشند.»
مشکل سازمان حفاظت از محیط زیست بینالمللی در مکزیک
EBI (شرکت فعالیتهای حفاظت از محیط زیست بینالملل در جنگل لاکاندون مکزیک)، با مخالفت روبه رشدی در آن کشور روبهرو شده است. این جنگل در ایالات متحده چیاپس، هم از لحاظ سیاسی و هم از لحاظ زیستمحیطی حساس است. قطع درختان، مزرعهداری و دیگر فعالیتها، این ناحیه جنگلی را از 2 میلیون هکتار در دو قرن قبل به 000/500 هکتار کاهش داده است. به عنوان بخشی از طرح جاهطلبانه پیوبلا پاناما (PPP) رئیسجمهور مکزیک، وایسنت فوکس و شرکاء تلاش کردند که از منابع جنگل که شامل مواد معدنی، نفت، چوب، گونههای جانوری و آب شیرین بوده بهرهبرداری کنند و عرصه را برای سدهای برق آبی، مزرعههای صادرات کشاورزی، تفریحگاههای توریستی و اکتشافات زیستی باز کنند.
اما با کمال تأسف برای حامیان PPP، جنگل لاکاندون اتفاقا پناهگاه زاپاتیستا، «ارتش آزادی ملی» (EZLN)، بود. زاپاتیستا و شبکه جوامع سازمان یافتهاش سرسختانه مخالف PPP، سیاستهای نئولیبرال تبلیغ شده توسط دولتهای آمریکا و مکزیک و تشکیلات پیشنهاد شده برای مناطق آزاد تجاری آمریکا هستند.
در این موقعیت بحرانی سیاسی، حضور CI در چیاپس مخالفتهایی را در مکزیک به وجود آورده است. مطابق گزارش لاژرنادا، (یک روزنامه مکزیکوسیتی)، CI از دولت مکزیک خواست که گروههایی را به جنگل لاکاندو بفرستد تا EZLN را از بین ببرند. منتقدان همچنین سازمان را به تلاش برای بیرون کردن همسایگان کشاورز و بومی، به بهانه حفاظت از محیط زیست ولی با هدف واقعی تصرف مشترک منابع جنگل، متهم کردهاند. CI این اتهامات را قویا رد میکند.
چندی پیش مرکز تحلیل سیاسی و تحقیق اجتماعی و اقتصادی مکزیک (CAPISE) گزارشی به عنوان «حفاظت از محیط زیست بینالملل: اسب تراوا» منتشر میکند، که بیان کرد CI عکسهای هوایی جنگل لاکاندو را برای آژانس توسعه بینالملل آمریکا فرستاده است. این گزارش همچنین سازمان را متهم کرد که صمیمانه با صاحبان شرکتهایی کار میکند که قصد غارت جنگلهای استوایی
مکزیک را دارند. مستندات این گزارش، اسناد عمومی خود CI و تجربههایی که مبارزان مکزیکی با سازمان داشتهاند، بود.
CAPISE در گزارش خود اظهار کرد: «ما نمیدانیم کاربرد اطلاعاتی که توسط CI جمع آوری شده چیست، اما در پیشینه کار شاهد بودهایم که چگونه منابع اقتصادی شخصی، به مصالح نظامی امنیت ملی تبدیل شدهاند.»
CI که در واشنگتن پایهگذاری شده و در 25 کشور عملیات داشته است، یکی از سازمانهای طرفدار محیط زیست در جهان است. این سازمان، مناطق طبیعی حفاظت شده و طرحهای اکتشاف زیستی را در چندین کشور اداره میکند و از شرکایی مثل مک دونالدز، اگزون، سیتی گروپ، فورد و سونی بودجه دریافت میکند. هیأت مدیره آن شامل مدیرانی از شرکتهایی از قبیل استار باکس، هایتا و خطوط هوایی متحد میباشد.
CI چیزی را در مورد ارتباط کاری نزدیک با شرکتهای عظیم مخفی نکرده است. این سازمان در سال 2001 برای راه اندازی «مرکز رهبری زیستمحیطی در تجارت» (CELB) که به گفته وبسایتش «یک جلسه بحث و تبادل نظر جدید برای همکاری بین بخش خصوصی و جمعیت طرفدار محیط زیست تهیه میکند»، با فورد موتور متحد شده است. این مرکز از اعمال تجاری که آثار زیستمحیطی صنعت را کاهش میدهد و به حفاظت محیط زیست کمک میکند، حمایت میکند و برای شرکتهایی که به آنها ملحق شوند، اصولی ایجاد میکند و حاصل آن یک سود خالص برای سازمان محیط زیست جهانی و شرکتهای همکاری کننده میباشد.
کمیته مشورتی CELB شامل مدیران و نمایندگانی از سازمانهایی از قبیل: مؤسسه راکی مانتین، انجمن حفاظت از منابع طبیعی، مؤسسه منابع جهانی، کمیته وکلای حقوق بشر و انجمن تجارت جهانی برای توسعه پایدار و شرکتهایی مثل روزنامه بینالمللی استاد باکس، BP و معدن کاری عظیم ریو تنیتو میباشد. هیأت اجرایی نیز متشکل از نمایندگانی از CI، شرکت فورد موتور، BP و شرکت انرژی AES زغال سوز است.
غول اقتصادی مکزیکی، آلفونسو رومو، مشهور به تأثیرگذارترین شهروند خصوصی در دولت، تا همین اواخر عضو هیأت مدیره CI بود. رومو در رأس گروپوپالسار (GP) که یک شرکت چند ملیتی است که دارای منافعی در کشت و صنعت، بیوتکنولوژی و اکتشاف زیستی است و اتفاقا یکی از شرکای عظیم بودجه دهنده CIنیز هست.
CAPISE معتقد است که سازمان حفاظت از محیط زیست بینالملل (CI) «یک اسب تراوای شرکتهای فراملی عظیم و دولت آمریکا در میان حامیان محیط زیست است. استراتژی CI این است که به جمع آوری اطلاعات بپردازد و قطعه زمینهای بزرگ با پتانسیل بالای اکتشاف زیستی را بخرد. این استراتژی این امکان را به او میدهد که بر منابع طبیعی و یا استراتژیک حکومت کند و آنها را در اختیار شرکتهای فراملی عظیم قرار دهد.»
جیم وایس در مصاحبه با Corp watch اظهار داشت که سازمان او (CI) هرگز مجالی نیافته است تا به هیچ یک از اتهامات وارد شده در گزارش CAPISE پاسخ دهد: «تا آنجایی که ما میدانیم، هیچکس در CAPISE تلاش نکرده است تا با اعضای CI در واشنگتن یا مکزیک ارتباط برقرار کند، تنها مشارکت CI در گزارش CAPISE، آوردن نقل قولهایی - گاهی خارج از موضوع - از مطالبی که در رسانههای مکزیک آمده است، میباشد.»
CAPISE به هیچوجه تنها منتقد فعالیتهای CI نمیباشد. نویسنده و محقق نیوزلندی، عزیز چودری، ردپای فعالیت این شرکت را در چندین کشور دنبال کرده است. به عقیده چودری: «منابع CI در حفاظت از کانونهای بحران گونههای جانوری، بر بسیاری از مردم بومی که علیه استعمارگری و کشتار نژادی و تخریب محیط زیست و از میان بردن دانش سنتی مخالفت و ایستادگی کردهاند، آثار منفی فراوانی دارد. همچنین «CI با بازی کردن نقش یک NGO طرفدار محیط زیست، در چپاول جنوب شرکت میکند».
چودری بیان میدارد: «سابقه کاری CI حاکی از آن است که این سازمان برای حفاظت از گونههای جانوری به عنوان یک منبع برای اکتشاف زیستمحیطی، برای شرکای بخش خصوصی خود کار میکند، نه برای مردمی که مدت زیادی با این اکوسیستم زندگی و از آن حفاظت کردهاند.»
بررسی از خارج
CI به جز جنگلهای چیاپس، در جنگلهای استوایی پتن در گواتمالا نیز مدیریت منطقه حفاظت شده محیط زیست را برعهده دارد. فرناندز پورتو زیستشناس پورتوریکویی، در سال 1997 به عنوان مشاور کنوانسیون زمینهای باتلاقی بینالمللی از پتن بازدید کرد تا اکوسیستم «لاگونادل تایگر» را که بخشی از زیست کره مایا را تشکیل میدهد، بررسی کند. او وقتی فهمید که در دفتر حوزه محلی CIیک گروه آمریکایی که توسط شرکتهای نفتی تأمین بودجه داده شدهاند، از نوعی از صنعت تجهیزات کامپیوتر استفاده میکنند و عکسهای ماهوارهای پتن را دانلود میکنند، تعجب کرد. او گفت، حتی یک گواتمالایی هم در آنجا کار نمیکرد.
رئیس CI به او توضیح داد که آنها از عکسها استفاده میکردند تا بفهمند که آیا با مشاهده تراکم انواع اصلی گیاهان و بررسی تصاویر مادون قرمز گیاهان، میتوان لایههای نفت را پیدا کرد. با این روش، کار حفاری اکتشافی لازم میشد. اما فرناندز پورتو با این واقعیت به دردسر میافتاد که از زمانی که «لاگونادل تایگر» به یک زمین باتلاق حفاظت شده تبدیل شده است، حفاری یا اکتشاف نفت در آن ممنوع میباشد.
این زیستشناس معتقد است: «این کار در بزرگترین بخش جنگل، سمت چپ آمریکای مرکزی و شاید در اکثر مناطق تنوع زیستی محیطی گواتمالا و همچنین شاید در کل آمریکای مرکزی، در حال رخ دادن بود. با استفاده از حفاظت از محیط زیست به عنوان یک بهانه، منافع شرکتهای نفتی توسط طرفداران کذایی محیط زیست، تأمین میشد.»
استخراج منابع و بررسی از بیرون
نظارت هوایی CI و فعالیتهای بررسی ماهوارهای، سوءظنها را در آمریکای لاتین زیاد کرده است، زیرا تاریخی طولانی از شرکتهای آمریکایی که به نظارت مدرن متکی هستند تا در مورد منابع طبیعی آمریکا بیشتر از آنچه خود آمریکای لاتینها انجام میدهند، بدانند، وجود دارد. طبق کتاب تأثیرگذار نویسنده اروگوئهای، ادواردو گالهآنو با عنوان «رگهای باز آمریکای لاتین»، موافقت نامهای میان آمریکا و برزیل در سال 1964، به هواپیماهای نیروی هوایی آمریکا اجازه داد تا بر فراز جنگل آمازون پرواز کنند و از آن عکس بگیرند.
آنها برای کشف رسوبهای مواد معدنی رادیواکتیو با گسیل اشعههایی با طول موج کوتاه و با شدت متغیر و برای شناخت عکسبرداری منابع معدنی بیآهن و از مگنتومتر برای کشف و اندازهگیری آهن استفاده میکردهاند و به خاطر سرویسدهی خوب مرکز مطالعه زمین شناختی ایالات متحده، گزارشها و عکسهای بهدست آمده از گشتهای اکتشافی گسترده در عمق منابع مخفی آمازون هماکنون در دست شرکتهای خصوصی ذینفع در مسأله قرار گرفته است.
در منطقه بسیار وسیعی، وجود طلا، نقره، الماس، جیپسیت، هماتیت، مگنتیت، تانتالیوم، تیتانیوم، شوریوم، اورانیوم، کوارتز، مس، منگنز، سرب، سولفاتها، پتاسیوم، بوکسیت، روی، زیرکونیوم، کروم و جیوه اثبات شده است.
این تحقیق هوایی در مورد منابع معدنی در آمازون، در کتاب «آنها انجام خواهند داد: تصرف آمازون» نوشته جراید کولبی و کارلوت دنت نیز با مدارک کافی به اثبات رسیده است: «یک جت کارول که متعلق به صنایع لیتون تگزاس بود، شروع به پرواز در 4000 فوتی بر فراز آمازون و با سرعت 500 مایل در ساعت کرد. این جت از دوربینهای طیف نوری، اسکنرهای مادون قرمز و رادارهایی که به کنار بسته میشوند استفاده میکرد و به سرعت عکسهای رادار را میگرفت. این طرحهای تپوگرافیک، زیر چتر جنگل را که شامل نابهنجاریهای زمین شناختی بود و خبر از
رسوبهای معدنی میداد، آشکار کرد. پروژه RADAM (بررسی راداری آمازون) به راه افتاده بود.
6 سال بعد، وقتی که گروه نقشهبرداری همکاریاش را پایان داد، بسیاری از رمز و رازهای گذشته آمازون کشف شده بود. لیتون در ازای 7 میلیون دلار، یک شرح نقشهنگاری شده از مواد معدنی، تراکم و گونههای گیاهی کف جنگل و حتی مواد معدنی زیر سطح آن، تهیه کرده بود. به این ترتیب، بسیاری از اطلاعات ذیقیمت در مورد محیطزیست و منابع طبیعی کشورها، به بهانه حفظ محیط زیست و مطالعات زیستمحیطی، در اختیار شرکتهای بزرگ و کشورهای استثمارگر قرار گرفته است.